مشکلی به نام "میل جنسی"


"میل جنسی" شاید جزو تاپ تری مشکلات جامعه ایرانی باشد؛
شاید چرا، حتماً؛ به طور حتم چنین است.
گرچه هیچ کس به چنین چیزی اشاره ای نمی کند.
ریشه ی مشکلات هم همین است.
اولین پله این پلکان سقوط این است که ما نمیخواهیم به مقوله ی میل جنسی بپردازیم.
تا می توانیم دوری می کنیم، فرار می کنیم.
کافی ست کمی دقت کنی تا شتاب این فرار متحیر ات کند.
در این جامعه کسی حرفی از میل جنسی نمی زند؛ کسی نمی خواهد بشنود؛ اگر کسی جرات کند و در این باب حرفی بزند، انگار فحش داده، گویی به پدر و مادر کسی توهین کرده است.
در فرهنگ ما حرف زدن حول این مسائل اصولاً گونه ای بی ادبی ست، نشانه بی احترامی به مخاطب است! و حتی به نوعی نشان از شخصیت منحرف فرد گوینده حکایت دارد! و در کمال شگفتی، به معنای تمام، خلاف اخلاق است.
!!!
آخر چرا؟
چرا؟
از اولین کسی بعد از خواندن این پست پیدا کردی، بپرس: «چرا در خصوص میل جنسی نباید حرف زد؟ »
مطمئناً جواب می شنوی: «زشت است. »
[زشت!!
جوابی تا این اندازه پوچ و بی معنی]
هیچ گاه کسی در جمعی از این حرفها نمی زند، نمی گذارند که بزند، اگر کسی بزند، قطعاً با او برخورد می شود. صحبت در این حیطه تنها در حوزه خصوصی، آنهم حوزه های کوچکی مانند گپ وُ گفت هایی با دوستان همجنس باقی می ماند. در حوزه آموزش رسمی کشور، نه؛ در میان خانواده [مثلاً بین مادر و فرزند پسر ]، به هیچ وجه!؛ در نهاد های ریشه دار این جامعه چون اقوام وُ فامیل، نه؛ و در نهایت تاسف، در نهایت تاسف، بین دو جنس مخالف [اگر پسر باشی مثلاً دختری در دانشگاه یا حتی خواهرت]، نه.
وخامت اوضاع آنجایی متبلور می شود که در "زبان فارسی"، در زبانی که این مردمان تا این اندازه به غنایش! فاخر اند، حتی در ابتدائی ترین سطح، کلماتی برای نام بردن اعضا و آلت های جنسی وجود ندارد.
در زبان فارسی حول مقوله ی "میل جنسی" یا اصولاً کلمه ای نداریم؛ می گوییم "واژن"؛ اگر بخواهیم خیلی فارسی حرف بزنیم می گوییم "مهبل" که صرف نظر از عربی بودن، غیر متعارف است و بی معنا. یا باید از چند کلمه کنار هم و به نوعی یک تعبیر به کار ببری؛ مثل "تعرض جنسی". و یا مانند "خوابیدن یا معاشقه کردن" یک مفهوم را برای توضیح مفهوم دیگر بکار ببری؛ که اصولاً به نظر نگارنده نه تنها وجهه ی جالبی ندارد بلکه نشانه فقر زبانی ست.
می گویند "سینه" !!!
"پستان"، پستان صحیح است. سینه بخش فوقانی تنه ی بدن انسان است و پستان یک اندام جنسی.
نتیجه همه اینها قله های از فلک هم گذشته ی مشکلات مربوط به جنسیت در جامعه ی ایران است.
من باب مثال همین عبارت بس:
"انجمن ترک خودارضایی".
!!!
خدایا و خالقا!
تا زمانی که مشکلی، هر مشکلی که باشد، را قبول نکنیم، نمی توانیم برای آن مشکل چاره ای اندیشید.
مساله میل جنسی در ایران زمین هم به همین قاعده.
قطعاً تا زمانی که ما، تک تک ما،
[منی که این نبشه را می نویسم، تو ایی که هم اکنون این نویسه را می خوانی، او، آنها، پدرش، فرزندت، جوان سر کوچه، بقال محل، آقا و خانومی که مومن به خداست، دکتر قلب ساکن زعفرانیه، دانشجوی رشته فیزیک، نقاش، راننده تاکسی، معلم، معلم معلم، شهری، روستایی، بسیجی، برادر و پدر غیرتی، خاله ی احمق خودم، و.. و.. و.. و.. و...]
همه، هر کس به تنهایی و با هم،
ما مردم ایران، جامعه ایران،
واقعیتی به نام میل جنسی را در خود، در زندگی انسان، قبول نکنیم، نمی توانیم، نمی توانیم وضعیت درستی در این زمینه داشته باشیم؛
تا الان نتوانستیم، تا ابد دهر هم نمیتوانیم؛
حال خواه از قوانین اجتماعی کمک بگیریم، خواه از شریعت وُ وحی وُ کلام بی خطای معصوم.
نتوانسته ایم و نخواهیم توانست.
اولین قدم در راه نرمال بودن جامعه و مردمان در زمینه ی "میل جنسی"،
بدون شک،
قبول کردن میل جنسی در انسان وُ سعی به شناخت آن و پرداختن به آن است.



۱ نظر:

ناشناس گفت...

اول سلام
دوم دوست ندارم تورو ب این نام صدابزنم
سوم دقیقن حق باتوست
چهارم اینکه معنای هرزبودن چیز دیگریست نه اینکه شما میخواهید از راه درست جنسی لذت ببرید .
پنجم اینکه خیلی خیلی باهات موافقم
ششم متاسفم در جامعه ای زندگی میکنم ک با این افکار پوچ وغلط همه رو ب هرزگی کشونده.
در آخر کارت (بلاگت)خیلی قشنگه .ادامه بده رفیق...دمت گرم...