همسرت با یکی دیگه رابطه داره. چی کار میکنی؟

سوال:
همسرت (مرد یا زن. کسی که به عنوان شریک زندگیت انتخابش کردی و بینهایت دوسش داری) با یکی دیگه رابطه داره. هر از چند گاهی به دیدن کسی میره و مدتی رو با اون سر میکنه. در ملاقات هاشون پیش اومده که خوش بگذرونن و حتی با هم سـکـس کنن.
بعد از فهمیدن این موضوع، چیکار میکنی؟

جواب:
قبل از هر عکس العملی، ازش می پرسم؛ چرا؟
مطمئناً و یقیناً.
دلم میخواد بدونم برای چی و به چه دلیلی با مرد دیگه ای رابطه داره؟
اینکه به چه دلیلی این کار رو میکنه مهمه. باعث روشن شدن هر چه بیشتر رابطه بین من و اون میشه، بعلاوه رو عکس العمل من نسبت به این موضوع، تاثیر گذاره.

چند تا دلیل که به ذهنم میرسه و عکس العملم:

1. دلیلش میتونه من باشم.
من نمیتونم همسرم رو از لحاظ جنسی ارضا کنم. و در شرایط بدتر، همسرم، زن بینهایت شهوتی و سـکـس دوستی هم هست.
....اگر بخواد، زندگی رو باهاش ادامه میدم و بهش اجازه میدم که هر وقت نیاز داشت بره و با اون آدم یا هر کسی که دلش خواست سـکـس کنه.
البته اگه آدمی که میخواد باهاش سـکـس کنه رو من هم تایید کنم و به ظاهر به طور مخفیانه این کار رو انجام بده، یعنی اون شخص و دیگران ندونن که من از این کارش اطلاع دارم، خیلی بهتره و جای هیچ مشکلی باقی نمی مونه.

[ اضافه شده به تاریخ 6.05.2010 :
شرایط رو بالا تشریح کردم. این زن همسرته، دوستت داره و تو هم اونو دوست داری. خیلی. انتخاب اول و آخر این زن، تویی. ولی این واقعیت وجود داره که تو نمیتونی ارضـاش کنی. تو این شرایطه که میگم ایرادی نداره، بره این نیازش رو با مرد دیگه ای بر طرف کنه، می تونیم باهم بمونیم و به زندگی با هم ادامه بدیم.
من مشکلی ندارم.
این نظر منه. دیدگاه و موضع گیریم نسبت به این شرایط. تکرار میکنم، "تو این شرایط". اما یادمون نره که تو زندگی واقعی تفاوت های زیادی وجود داره. تو زندگی واقعی کمتر پیش میاد که "چنین شرایطی" حاکم باشه.
یا برای مثال؛ زن ها نسبت به مردی که از لحاظ جنسی بهتر ارضـا شون میکنه، مشتاق ترن. اگر این اشتیاق به جایی برسه که یک روز شخص دیگه ای رو به من ترجیج بده، خب جایی برای ادامه دادن با هم نداریم. مورد 2 یا 3 پیش میاد.
در مورد مخفی بودن و برطرف کردن نیازش با مرد های دیگه طوری که علنی نشه هم همین موضوع صادقه. وقتی همه بدونن و بفهمن، دردسر و مشکلات از حرف مردم گرفته تا دخالت ها و کارشکنی و سرزنش هاشون، زندگی رو عملاً غیر ممکن میکنه. ادامه دادن تو این شرایط احمقانه ست. این زندگی برای هر دوی ما میشه عذاب. من راضی به رابطه جنسی اون با مرد های دیگه شدم که زندگی مون برای جفتمون قشنگ و خواستنی بمونه، نه اینکه مایه رنج یکی یا هر دو باشه.
]

2. دلیش میتونه این باشه که،
همسرم شخص دیگه رو دوست داره. و یا شاید من رو هم دوست داشته باشه ولی شخص دیگری رو از من هم بیشتر.
....می تونه بره.
اگه از بودن با اون مرد احساس رضایت و یا رضایت بیشتری میکنه، اگه واقعا اون مرد درونه قبلشه؛ چرا سنگ بندازم زیر پاش؟! بره. بره تا به مرد آرزوهاش برسه. اگه همسرمه و آدمیه که دوسش دارم و چنین چیزی خواسته قلبی این آدمه، این کار رو میکنم تا به خواسته دلش برسه و از زندگی لذت بیشتری ببره.
آیا خوشحالی از این بالاتر وجود داره که عزیزت خوشحال باشه.
گرچه مطمئنا ناراحت هم میشم. زنی بوده که من دوستش داشتم و اومده بهم میگه، یکی رو بیشتر از من دوست داره.

3. دلیلش میتونه این باشه که کوچکترین علاقه ای به من نداره.
....در این صورت چیزی برای ادامه دادن وجود نداره.
راه باز، جاده دراز.
باید با کسی بمونم که معتقده هر لحظه منو تحمل میکنه؟
خیلی احمقانه ست.
زندگیم با ارزش تر از این حرف هاست که بخوام اینطور هرز بدمش.

4. دلیلش میتونه حادثه و اتفاق باشه.
برای مثال، با همکارش کار میکرده و همکارش فریبش داده یا نه، نتونسته خودشو کنترل کنه و تو یه لحظه، اتفاقی این وسط افتاده. چند بار هم تکرار شده یا حتی، این اتفاق براش شیرین بوده و آگاهانه چند بار تکرارش کرده.
....نو پرابلم.
ایرادی نداره. اگه قول بده که دیگه چنین چیزی اتفاق نیفته، هیچ مشکلی نیست.
کافیه باهام صادق باشه. در اون صورت باز هم میتونه با همون همکار کار کنه و حتی باهاش بخوابه. کافیه باهام صادق باشه و بهم بگه.

[ اضافه شده به تاریخ 6.05.2010 :b>
"حتی باهاش بخوابه "
این یه اشتباه نوشتاریه و این بخشش از جلمه و مفهومی که انتقال می ده، از نظر من مردوده.
من وقتی با کامپیتور نوشته ای رو تایپ میکنم، مثل نوشتن با قلم و کاغذ اول چرک نویس و بعد پاک نویسش می کنم. احتمالا تو پاک نویس به قول معروف از دستم در رفته! چنین چیزی به ندرت پیش میاد ولی خب پیش میاد. مثل این دفعه و این جمله.
نه.
فرض بر اینه که این یه اشتباه بوده و سهواً اتفاق افتاده. میخوام بگم چنین شرایطی برای من به هیچ وجه مساله مهمی نیست. اگر صادقانه اعتراف کنه و این اتفاق تکرار نشه؛ می بخشمش، حاضرم این اشتباه رو ندید بگیرم طوری که اصلا اتفاق نیفتاده باشه. حتی می تونه با همون همکار باز کار کنه و مراوده داشته باشه.
]

5. ... وقس الی هذا.

[ اضافه شده به تاریخ 6.05.2010 : علت ضمیمه کردن بخش های "اضافه شده ..."، نظرات این پست بود. یکی دو مورد برداشت و تصور اشتباه از حرفهام وجود داشت. حتما من درست توضیح ندادم. لازم دیدم یه توضیحاتی رو اضافه کنم.
در هر صورت،
هدف از نوشتن چنین پستی، گفتن حرفی بود که صراحتاً گفته شده.
]