هرگز از زمین جدا نبوده ام، با ستاره آشنا نبوده ام، "من" روی خاک ایستاده ام

دیشب بعد مدت ها خدا رو صدا زدم.
گفتم اگه وجوود داری، اگه من بنده ت هستم، اگه صدای منو می شنوی، ... .
درد لعنتی قدیمی بدجوری بهم فشار آورد، نتونستم مثل همیشه خودمو کنترل کنم و گفتم خدایا.
اصلاً احساس خوبی ندارم. کاش این کار رو نمی کردم.

خدا، خداست. او بالاست و بی شک بزرگه.
اما من یه انسانم. تنها، این پایین. تو دنیای فانی و خاکی.
بی خدا.



۸ نظر:

pesari mese khodet گفت...

in bar ke jaghzadi jorey ham be yad ma be khak beriz ma ham chenin konim

ناشناس گفت...

مي خوام باهات اشنا تر بشم

ناشناس گفت...

تونوشتی no god این به نظرت درسته

مرسده گفت...

الهی
دیشب چی به تو گذشته :-(

#

هر کی یه جوری واسه خودش خداشو داره، مث ِ تو که دیشب صداش کردی، حالا اشتباه و درستشو کاری ندارم! اما به قول تو اون هست...

#

دعا میکنم آرومتر بشه این درد لعنتی :-* از بین رفتنش هم که در وهله ِ اول ست :×

یاسی گفت...

God
B
With
ya

چی دارم بگم !
دل خودم پرهِ

نیروی امنیتی گفت...

سلام
وبلاگ جالبی دارید استفاده کردم
لطفا لوگوی ما رو در وبلاگتون قرار بدید و مار و با نام نیروی امنیتی لینک کنید
و بگید شما رو با چه نامی لینک کنم

با تشکر

یا علی مدد

ع گفت...

با خدا چیکار داری تو؟!
برو به سکس با هر کی دوس داری بپرداز.
بدون خدا خیلی وقته مرده. صداش نزن. گلوت درد میگیره! بند سوتین مریم رو صدا بزنی و عطر تنش رو زودتر بهش میرسی!
خدا رو میخوای چیکار
دو دستی شهوت ات رو بچسب که از دستت نره...........

ناشناس گفت...

عجب حرفایی زده بالایی!انسان به وجود یک خدا نیاز داره.بی رحمیه اگه وجود نداشته باشه.اما نمیدونم وجود داره یا نه...