در ستایش "کون دادن"



هر وقت تو نوشته هام از " کون دادن " مي نويسم، هر وقت اين کلمه رو به کار مي برم،
سيل فحش و افتراست که نصيبم ميشه.
ناراحت نميشم، آدم ها همين اند. احمقانه ست که به اين دليل خودتو ناراحت کني، اصلاً کیرم تو دهنشون.
ولي ....
مفهوم قشنگي تو اين دنيا وجود داره به نام " ليبراليسم "،
که ميگه؛
هر آدمي حق داره هر اعتقادي داشته باشه و هرجور که ميخواد فکر کنه، تا جايي که اين اعتقاد، اين خواسته حق انسان ديگري را ضايع نکنه و به همون اندازه حق نداره که عقايد و افکارش رو به کسي تحميل کنه.
تو حريم فلسفه وارد نشويم و پا به مکاتب نذاريم.... ولي هيچ چيزي از زيبايي و درستي اين گفته کم نميشه..
به گمانم ويتگنشتاين بود، مي گفت؛
ما نميتونيم از کلمه اي استفاده کنيم مگر اينکه کاربرد (مفهوم) کلمه رو بدونيم و تا وقتي به اين سطح از دانايي نسبت به کلمه اي نرسيم، حق به کار بردنش رو نداريم.
واقعا عجيبه!... چه طور کسي که تا به حال " کون نداده "، سکس نکرده، تو جامعه اي بزرگ شده که حتي جلوي حرف زدن در مورد اين رفتارها گرفته ميشه، با يه مشت عقايد مذهبي که از اين و اون قرض گرفته و لحظه لحظه زندگي به اصطلاح تميزش پر از دورغ و فحش و غيبت و تهمت و هزار تا کوفت و زهرمار بدتر از اين کاره؛ به خودش اجازه ميده در مورد اين کار نظر بده تا اونجا که نسبت به درستي و نادرستي اين عمل قضاوت مي کنه... .
آدم ها درک نشدني اند. زياد.
به هر حال،
به همه کساني که تا به امروز اين کار رو نکردن؛
"" دردش ميره ، لذتش مي مونه "".



هیچ نظری موجود نیست: