خر خودتی!

زین پس
بجای واژه نابجا، ناپسند، غریب، بیگانه، مجهول، منحوس، مذموم، پتیاره، بی بنیه و بی پایه ی
"جام زهر"
بفرماید
"نرمش قهرمانانه."

پ. بابا تو دیگه کی هستی؟!
میخوای وقتی مردی خیالت راحت باشه که مثل اون بنده خدا [شیطان شاید] با یه کلمه کل زندگی و آخر و عاقبتت رو به سخره نمی گیرن. از الان به فکرشی.
بابا تو دیگه کی هستی!
باشه بابا...باشه...تو خوبی...
خمینی بود که جام زهر رو خورد؛ تو فقط، در کمال درایت و موقعیت شناسی، نرمش قهرمانانه به خرج دادی.



چرا زنان ایران ساپورت می پوشند؟

برنامه افق تلویزیون صدای امریکا. 18 شهریور 1392 خورشید هجری.
سوال برنامه این است:
«چرا زنان ایران ساپورت می پوشند؟»
مهمان های برنامه ها سه زن محقق ایرانی.
مجری برنامه از آنها سوال می کند و جواب هایشان یکی از یکی محیر العقول تر! در نهایت هم هیچ کدام جوابی برای این سوال ندارند.
مضحک ترین جواب به این سوال جمله ای بود با این مضمون: «ساپورت دهن کجی و مخالفت زنان ایرانی ت به چادر.»
کم مانده بزنم زیر خنده و نقش زمین شوم.
تو گویی همگی و شاید اکثریت زنان ایران در یک حرکت اجتماعی کاملا هماهنگ و بر پایه خرد جمعی به یک تصمیم مشترک به یک راه حل مشترک رسیده اند و در اقدامی که قدرت جامعه مدنی در ایران و خصوصا جنبش های اجتماعی و مردمی در ایران را نشان می دهد، ساپورت پوشیدن را به اجرا در آورده اند.
اصولا از نظر من به همین دلایل وضعیت این ممکلت تا این حد بغرنج است.
این نظر به اصلاح صاحب نظران و محققان ماست.
!
ساپورت اصلا سیاسی نیست.
صحیح تر بگویم؛ ساپورت اصلا اصلا اصلا سیاسی نیست. کوچکترین ربطی به سیاست ندارد.
ساپورت در ظاهر امر در سرای سکس و سکسیسم است.
زن ایران امروز ساپورت می پوشد به خاطر نمایش جنبه های زنانگی خویش. رابطه سکسی که با پوشیدن ساپورت بدن نما با دیگران ایجاد می کند. مرد ها را به خود جلب کرده و زن های دیگر را نیز به قضاوت و حسادت! وابدارد.
منتهی، این تنها ظاهر امر است.
باطن ماجرا، علت واقعی، دلیل ریشه ای اینکه پوشش زنان امروز ایران ساپورت شده است چیست؟
چه شده که شده از چادر تا ساپورت؟
برای پیدا کردن جواب باید دقیق شویم، ریزبین باشیم، نه با عینک که با ذره بین.
ساپورت را همه می پوشند. از دختران نوجوان و جوان گرفته تا زنان میان سال و حتی چهل و چند ساله. ساپورت را زنان شوهردار هم می پوشند. ساپورت را دختر ساده دبستانی! که چنان سواد و تحصیلاتی ندارد هم می پوشد و کارمند یک اداره در ساعات غیر کاری هم می پوشد.
تنها کسانی چون مذهبیون و چادری ها، ساپورت نمی پوشند.
!
ساپورت حاصل یک درگیری ست.
حاصل جنگ میان خواست حکومتی اسلام و اجباری به نام حجاب با کشش گریز ناپذیر جامعه ایرانی به مدرنیت و پذیرش عریانی در آن.
سیاست سکس جمهوری ولایت فقیه که زن را محدود، پوشیده و سربسته با نام حجاب آنهم با یک شکل خاص به نام چادر و نه غیر آن می خواهد در یک طرف قرار دارد و در طرف دیگر نه آنچه که به نظر می آید مساله زن و زنان بلکه در این سو جامعه ایرانی قرارد دارد که با تام گنده گویی ها و خودفریبی هایش نسبت به گذشته و سنت ها و نیاکان و دین و ایمان و ... تمایل به زندگی مدرن و مدرنیته در آن موج می زند. زندگی که در آن اختیار بر پوشش از حقوق اولیه است و حتی عریانی که گرچه مذموم است ولی آنقدر بی اهمیت که به خاطر انجام دادنش کسی کاری به کارت ندارند.
ساپورت محصول این کشاکش است.
راه فرار خوبی ست که زن ایرانی به آن پناه برده تا هم اینکه مجبوری حجاب کنی را رعایت کند و هم به خواست های درونی خود، اینکه راحت بپوشی و نیز جنبه های زنانگی ات را با اشتیاق به نمایش بگذارد دست یابد.
ساپورت این است.
نتیجه رابطه نامشروع حجاب اجباری جمهوری اسلامی با اختیار و آزادی تام پوشش در مدرنتیه.
فرزند حرامزاده سکس کثیف بدون کاندوم چادر ولایت فقیه و بیکینی پوشی مدرنیته، دو جنسه ای ست به نام ساپورت.